تلفن همراهی برای حیوانات خانگی شما!
شرکت On4 Communications تلفن همراه مخصوصی را برای سگ های خانگی تولید کرده است .
تلفن مذکور که PetsCell نام دارد پیش از آنکه در اختیار عموم مردم قرار گیرد در بسیاری از شرکت های آمریکای شمالی در معرض نمایش قرار داده شده است.
با بهره برداری از ماژول رد یاب A-GPS که در گوشی PetsCell تعبیه شده و از جانب بسیار از شرکت های مخابراتی درجه یک و درجه دو جهان تایید شده است ، شرکت مذکور تمامی قطعات دستگاه مذکور را مونتاژ کرده و PetsCell در حال حاضر آماده است تا در مرحله نهایی تولید تجاری قرار گیرد.
"کامرون راب" مدیر اجرایی و یکی از موسسین Petsmobility, در همین خصوص می گوید: "تمامی گروه همکاران ما بسیار خوشحال هستند که محصول منحصر به فرد مذکور به مرحله نهایی تولید رسیده است ."
به گفته راب: " محصول جدید ، اولین سیستم ردیابی دقیق GPS در جهان و همچنین سیستم ردیابی مکالمات تلفنی را در اختیار صاحب حیوان قرار می دهد."
وی در ادامه همچنین افزود: " صنعت مخابرات مدتها منتظر یک راه کار موثر برای ردیابی حیوانات گم شده بود و اکنون فکر می کنم PetsCell این راهکار را در اختیار ما قرار می دهد.
وی در ادامه در خصوص قابلیت های منحصر به فرد این دستگاه افزود: "توانایی صحبت کردن مستقیم با کسی که حیوان شما را پیدا می کند احساس رضایت بخشی را به شما خواهد داد."
دستگاه PETsCELL یک دستگاه ضد آب برخوردار از وضعیت 2 حالته مکالمه است (2 way speaker/2 way microphone) و از قابلیت موقعیت یابی جهانی نیز برخوردار است و می تواند از طریق یک دستگاه کامپیوتر اداری و یا یک دستگاه دستی وضعیت و موقعیت حیوان را در اختیار کاربران قرار دهد و علاوه بر آن با سرویس های هشدار دهنده و اعلام کننده ای میل نیز تکمیل می شود.
دستگاه مذکور این امکان را دراختیار صاحبان حیوانات قرار می دهد تا با مشخص کردن یک حیطه جغرافیایی برای حیوان هر گاه که حیوان از حیطه و محدوده مشخص شده خارج شد ، از خروج آن آگاه شوند.
سایت نگاهی به محیط زیست ودفاع از جانداران
امروزه توجه به محیط زیست ومحیط زندگانی موجودات الهی در جهان بسیار اهمیت پیدا کرده است که متاسفانه این توجهات در کشور ما و در اذهان ملت ایرانی اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد و این خود باعث ازدست دادن موهبت های الهی داده شده توسط خداوند و پس رفت در پیشرفتهای ترسیم شده و برنامه ریزی شده می شود
در این سایت بسیار زیبا و به روز اینترنتی می توانید از آخرین و مهمترین اخبار محیط زیست و برنامه ها و فعالیتهای صورت گرفته ی حامیان محیط زیست و حیوانات با خبر شوید
ضمن اینکه سعی می شود در این وب سایت از زیباترین و معصومترین موجودات جهان یعنی حیوانات سخن گفته شود و از این موجودات زیبا ودوست داشتنی وزبان بسته سخن به میان آید
منتظر شما درسایت حمایت از حیوانات و محیط زیست هستیم
آدرس سایت ما:
ساعت 8 بعدازظهر بود که به محل مورد قرار در فاصله حدود 30 کیلومتری از منطقه ممنوعه رسیدم. .طبق توافق از آوردن حتی کوله پشتی پرهیز کردم و تنها یک عصای کوه پیمایی و یک کاپشن همراهم بود. بعد از صرف شام و چای تا ساعت11شب ، بذکر خاطرات شکار گذشت و در ادامه به جهت پرهیز از هر گونه سرو صدا مرا با چندی از علائم قراردادی خودشان بوسیله دست، جهت اطلاع رسانی آشنا نمودند. سپس بوسیله دو دستگاه موتورسیکلت با دو راننده و یک همراه ، چهارنفری رهسپار شدیم.
حدود 20 کیلومتر با چراغ های خاموش و در تاریکی مطلق شب با سرعت زیاد در بستر خشک رودخانه ای پر از سنگ حرکت کردیم که هر لحظه احتمال واژگونی داشت. وجود سنگ های قلوه ای و گرد در کف رودخانه ، موتورسیکلت را مانند قایقی در رودخانه خروشان به پرواز در می آورد و میدان دید حدود صفر، مرا از حافظه ایشان در ادامه مسیر شگفت زده می کرد. بالاخره با مصائب زیاد حدود ساعت 2 صبح به جایی رسیدیم که ادامه راه را باید بصورت پیاده طی می کردیم.
یکی از همراهان از زیر سنگی بیلی خارج و شروع به دفن موتور سیکلت ها نمود و در همان حال ما به راه افتادیم و ایشان بعدا به ما ملحق شد. پیاده روی ما در دل شب و از دیواره صخره ای کوه ها و با سرعت زیاد شبیه به دویدن ادامه پیدا کرد. بطوری که اصلا فرصت امتحان سنگ های زیر پایم نبود ، و با وجود کفش مخصوص با قوزک بند ، باز هم پایم درد می کرد و در عجب بودم که یکی از همراهان با دمپایی این راه را می دوید. بالاخره ساعت 45/4 دقیقه به مکان مورد نظر ایشان رسیدیم. اسلحه های جواز دار و گران قیمت اصلا بدرد این نحوه شکار نمی خورد و دلیل آن به گفته همراهانم اول رها کردن اسلحه در صورت مواجهه با قافلگیری محیط بان ها و دوم استهلاک زیاد اسلحه در این نحوه شکار می باشد. زیرا گاهی حتی باید به دفن اسلحه یا پرتاب آن به درون رودخانه یا دره اقدام نمود. همراهانم حامل دو قبضه سلاح ژ۳ . و 22. بودند.
از ساعت 45/4 تا 30/5 از دیواره ای که شبیه دیواره مسابقات سنگ نوردی بود بالا رفتیم و وارد شکافی افقی در کوه شدیم که فقط به اندازه چمباتمه نشستن من و یکی از همراهانم عرض و ارتفاع داشت و همراه دیگر نیز از پای صخره مستقیم راه را ادامه داد . چند دقیقه بعد که خورشید شروع به طلوع کرد تازه متوجه موقعیت خودم شدم. ما بالای دیواره ای به ارتفاع 50 متر مشرف بر چشمه ای بودیم که با ما فاصله ای در حدود 300 متر داشت و همراه دیگرمان را نیز، به سختی در پشت بوته ای در فاصله 100 متری چشمه، تشخیص دادم. مکان قرار گرفتن ما به نحوی استتار بود که دسته کبکی در فاصله چندمتری ، قادر به تشخیص ما نبودند و این اولین بار بود که توانستم غیر از دو کبک اسیری که خودم دارم، این پرندگان را از این نزدیکی در محیط طبیعیشان ببینم . نیم ساعتی گذشت که صدایی را در زیر صخره شنیدم که بلافاصله صدای ضربان قلبم هم به آن صدا اضافه شد. بالغ بر 20 گراز که 5 تای آنها واقعا عظیم الجثه بودند بی خیال از وجود ما کف زمین را می کاویدند.
محیط واقعا رویایی بود، ولی این رویا تا زمانی ادامه یافت که درد کمر و پا و خستگی عضلات بدلیل چند ساعت چمباتمه زدن جای آنرا گرفت . وجود پشه و مگس بدلیل انباشته شدن فضولات کبک ها در شکاف کوه ، هم مزید علت شد . همراه خاموشم خیلی راحت در همان شرایط به خواب رفته بود و از وضعیت دیگری نیز بی اطلاع بودم ، حرکتی نمی کرد . بعدا متوجه شدم که ایشان برای خواب توافقی کرده اند تا ساعات اولیه روز که حیوانات برای آب خوردن می آیند، محیط در اختیار همراه پایین دستی باشد که در صورت مشاهده حیوان از تفنگ خفیف خود استفاده کند و بعد از تیررس خارج شدن بقیه حیوانات دیگری از بالای صخره، با اسلحه دورزن خود بقیه را هدف قرار دهد و نفر سوم آنطور که بعدا متوجه شدم ، به قراول شکاربانان رفته بود که در صورت لزوم زودتر از ایشان جهت اطلاع به ما ملحق شود.
ساعت حدود 2 بعد از ظهربود ولی از شکار خبری نبود . به گفته ایشان افراد دیگری که رقیب بودند احتمالا راه را بر حیوانات سد کرده و موجب صرف نظر شکارها از نوشیدن آب شده بودند.
ساعت 3 بعدازظهر پشیمانی ام به نهایت رسیده بود .ولی دریغ که تا تاریکی هوا امکان برگشت وجود نداشت.
ساعت 4 بالاخره کوه را به سوی بالا صعود و بسمتی که من بی اطلاع بودم حرکت نمودیم . نیم ساعتی راه را ادامه دادیم تا به غاری رسیدیم . بعداز خوردن تکه ای نان و پنیر ناگهان همراه سوممان هم ملحق شد و ما را از وجود تعدادی قوچ و میش مطلع کرد. به گفته ایشان در ساعات پیش از غروب شکاربانان گشت را ادامه نمی دهند و حالا احتمال برخورد با ایشان کم می باشد . تا قبل از این ساعت اگر شکاری زده شود اولا جهت اسلحه ، باید کنترل شود تا به جهتی باشد که حداقل امکان رسیدن صدا به مقر های محیط بانان را داشته باشد و دوم شکار تیرخورده اگر هلاک شد، نباید تا تاریکی شب به سراغش رفت و اگر زخمی شده بود تا صبح روز بعد که رد آنرا در روشنایی روز و توسط افراد حرفه ای دنبال می کنند قابل دسترسی نیست. زیرا دنبال کردن رد بصورت دنبال کردن خون نمی باشد بلکه در محیطی که شکار زخمی شده ، این شکارچیان تنها مجاز به پیاده روی در صخره ها و مناطق صعب العبور ند. بعبارت دیگر ایشان رد را از فاصله دور می زنند. که پر واضح است که در اکثر موارد حیوان زخمی پیدا نمی شود.
ساعت 35/5 بود که دسته ای قوچ حدود 3 تا 4 سال بهمراه میش هایشان را در فاصله حدود 1500 متر و در نقطه تلاقی کوه تپه ای با آسمان تشخیص دادم، که ناگهان دو همراهم با سرعت زیاد مرا جا گذاشته و شروع به دویدن کردند. بقدری در بین صخره ها و سنگ ها سریع می دویدند که دنبال کردن ایشان برای من غیر ممکن بود. بنابراین بناچار کمی جلوتر در پناه سنگی نشستم. چندی نگذشت که ایشان را در حال بالا رفتن از سمت مخالف کوهی که حیوانات در دامنه آن مشغول استراحت بودند، دیدم .
تیر که شلیک شد قلبم فرو ریخت. ولی دریغ که میش بود . دلم شکست ولی خودم راضی به همراهیشان شده بودم . تیر دیگری شلیک نشد زیرا همین یک میش هم در سمت مخالف کوه جا مانده بود. .خوشبختانه آفتاب در حال فرو رفتن بود در غیر اینصورت چه بسا گله ای دیگر وجود نداشت .
بدون اغراق سرعت دویدن در کوه و تاکتیک حمله ایشان بر هوش و زیرکی غریزی این حیوانات برتری داشت، ولی آسمان گرگ و میش ، ایشان را از ادامه کشتار بازداشت.
تمامی راه آمده را در اندوه خودم با پس زمینه شادی آنها پیمودم و دم برنیاوردم. .طبق سنت دیرینه از مقدار گوشتی که سهم خودشان بود به من تعارف کردند که نپذیرفتم، زیرا هنوز گوشت کل رکوردی که سه ماه پیش کشته بودم هم دست نخورده باقی مانده بود .
امضا : قاتل جوانمرد و حرفه ای
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جام جم آنلاین: یک سگ ولگرد یک نوزاد دختر که فقط 3 ساعت از به دنیا آمدنش می گذشت را در یک بیمارستان در شرق هند ربود!
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس ، سوکادیو موهانتی ، سرپزشک بیمارستان آنانداپور که این حادثه در آن رخ داده است گفت : نوزاد دختر پس از زایمان روی زانوهای مادرش خوابیده بود که یک سگ ولگرد وارد بیمارستان شد و نوزاد تازه متولد شده را به دندان گرفت و با خود برد!
او افزود ، بابی داس مادر نوزاد پس از دریافت اجازه خروج در سالن بیمارستان در انتظار شوهرش روی زمین نشسته بود و نوزادش را روی زانوان خوابانده بود که سگ کودک را به دندان گرفت.
مادرهم شروع به فریاد زدن کرد و یکی از پرستارها با جارو به تعقیب سگ پرداخت و چند ضربه به سگ زد. سگ ولگرد با دریافت ضربات جارو نوزاد را رها کرد و از بیمارستان گریخت.
دکتر موهانتی گفت : نوزاد که چند بار سگ اورا گاز گرفته و به شدت مجروح شده بود به بیمارستان دیگری منتقل شد و در آنجا با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافت. این حادثه در بیمارستان شهر آنانداپوردر فاصله 150 کیلومتری شمال شهر بهوبانیسوار ، مرکز ایالت اوریسا در شرق هند رخ داده است.
مقامات بهداشتی ایالت اوریسا هرگونه سهل انگاری از سوی مسوولان بیمارستان آنانداپور را در ربودن این نوزاد توسط سگ ولگرد رد کرده و حتی پراناباناند ستهی ، مسوول بهداشت ایالت اوریسا به روزنامه هندوستان تایمز گفت: من در این حادثه اعضای خانواده نوزاد را مقصر می دانم که علی رغم حضورشان هنگام ورود سگ ولگرد به داخل بیمارستان و ربودن نوزاد هیچ کاری نکردند!
اینهم از ماجرای یک بیمارستان بی در و پیکر هند که اعضای خانواده بیماران باید در گوشه و کنار و در جلوی در بیمارستان نگهبانی کنند تا سگ ولگرد یا شغال یا هر جانور دیگری وارد بیمارستان نشود و احیانا نوزادی را نرباید!
«از میان همهی کسانی که برای دعای باران به سوی تپهها میروند٬ تنها آنان که با خود چتری میبرند٬ به کار خویش ایمان دارند.»
از آنتوان چخوف
دیروز (اول اکتبر 2007)، هورست کوهلر ۶۴ ساله، سیزدهمین رییسجمهور کشور آلمان – پس از جنگ جهانی دوّم – طی سخنانی تأملبرانگیز (در برلین) در بارهی روند جهانیشدنglobalization)، انتقاداتی صریح را به خود (اروپا) وارد ساخت و به نبود عدالت در نظم کنونی اقتصاد جهانی اعتراف کرد. وی که سخنان خویش را با اشاره به آگهیهای جذاب تبلیغاتی گردشگری هند (Incredible India - only seven hours away) شروع کرد و آن را به ویژگی حیرتآور قرن 21 – کوتاه شدن فاصلهها – ربط داد، در فرازی مهم از سخنرانی خویش که سخت مورد توجه 350 نفر از مستمعین پرنفوذ حاضر در جلسه قرار گرفت، با هوشمندی و صداقت از جنبهی زشت جهانیشدن انتقاد کرد و گفت که اروپا هم الگویی بیبدیل نبوده و نیست.
کوهلر گفت: «در حالی که ما اروپاییها در سواحل آفریقا تا حد خالی کردن دریاها از آبزیان به صیادی افراطی مشغول بوده و هستیم ؛ آشکارا درپاسخ به منتقدان خویش (از جمله طرفداران محیط زیست) میگوییم که برای این کار قرارداد بستهایم. اما وقتی میبینیم که آفریقاییها از راه دریا راهی کشورهای دیگر شدهاند تا زندگی بهتری داشته باشند و از فقر رهایی پیدا کنند ، با تعجب و دلسوزی و احساس مزاحمت از خود واکنش نشان میدهیم!»
کوهلر به اندیشهای ناب و بینشی ارزشمند در حوزهی مبانی محیط زیست اشاره میکند و میگوید: نظامی که همه چیز را برای خود بخواهد و صرفاً از چماق ملاحظات زیستمحیطی برای سرکوب بیشتر کشورهای فقیر بهره برد، نمیتواند به پایداری خود در درازمدت امیدوار باشد (کنایه از ظهور و تشدید ناامنی و عملیات تروریستی در اغلب نقاط جهان، حتا در اروپا و آمریکا).
این درست همان کاری است که ایالات متحده آمریکا و استرالیا نیز در طول یک دههی اخیر انجام دادهاند و در حالی که همواره ژست سبز گرفته و از دغدغههای زیستمحیطی دفاع کردهاند، امّا عملاً حتا حاضر به پذیرش پیمانی جهانی چون کیوتو هم نشده و تا مرز انکار پدیدهی جهانگرمایی و نبش واقعیت محرز علمی نیز پیش میروند.
اینجاست که باید افسوس خود را به عنوان شهروندی ایرانی و متعلق به کشورهای در حال توسعه اعلام دارم که چرا رییس جمهور کشورم (و البته اغلب رؤسای جمهور کشورهای جنوب حاضر در اجلاس اخیر سازمان ملل متحد) در فرصت تاریخی که در دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل متحد برای به چالش کشاندن شعارهای غرب داشت، آنگونه که بایسته بود، بهره نبرد و سیاستهای زیستمحیطی ایشان را به ویژه در محیط دانشگاهی معتبر چون کلمبیا به چالش نکشاند. هرچند که میدانم این مشاوران ایشان هستند که باید مورد پرسش قرار گیرند که چرا خوراک لازم و متناسب را برای چنین سخنرانیای در اختیار شخص نخست جمهوریت نظام قرار ندادهاند. آیا اشاره به چنین گافهای بزرگی در کنار سلوک آرام و تحسینبرانگیز دکتر احمدینژاد، پاسخی شایستهتر به لی بالینگر (رییس دانشگاه کلمبیا) و دیگر همفکران ایشان به شمار نمیرفت؟!
راستی چرا قدرت محیط زیست را باور نکرده و جدی نمیگیریم؟!
یکبار دیگر به سخن هوشمندانهی چخوف بازگردیم و در آن تعمق کنیم ... همهی پاسخها را سالها پیش چخوف داده است. نه؟!
از احمد درویش
جناب آقای سیاوش هوشیار از حامیان فعال وپاک حیوانات با دفتر مقام رهبری آیت ا... خامنه ای مکاتباتی داشته اندکه درزیراین مکاتبات راباجزییات وتوضیحاتی مختصر می بینید
جناب آقای خامنه ای «رهبر معظم انقلاب اسلامی » نظر جنابعالی در مورد افرادی که برای حفظ سلامتی خودشان و محیط زیست رژیم گیاه خواری
در پیش می گیرند چیست؟؟؟
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بسمه تعالی
فی نفسه مانع ندارد.
موفق و موید باشید.
متن اسفتا: تاریخ ارسال 4/5/1385
با سلام
احتراما می خواستم نظر جنابعالی را در مورد زیر جویا شوم.
شکار حیوانات به منظور تفریح ( چه بی مجوز قانونی و چه با مجوزهایی که معمولا دربرابر پرداخت پول صادر می شود. )
با تشکر
پاسخ:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بسمه تعالی
صید لهوی* حرام است ( چه برای آن قانونا مجوز صادر شده باشد یا نه ) اما اصل صید اگر برای تامین نیاز اگر خلاف مقررات نباشد جایز است.
( * لهو یعنی کار بیهوده و در این جا منظور شکار برای تفریح و خوشگذرانی است .)